درس وحد ت
حلیمه مهرپور                                                           حلیمه مهرپور

بر خیز ای خواهر

بیدار شو  ای مادر

که باز هم ،دشمنان از راه میرسند

 

برخیز ای خواهر

که صیادان با دام های سیاه

و جلادان با کارد های برنده

ارام ،آرام نزدیک میشوند

 

بیدار شو ای زن

که باز هم زاغان از راه میرسند

و در نول هایشان

سنگ سنگسار ترا گرفته اند.

 

بیدار شو ای مادر

ومگذار که دیگر اجمل ها

با سر های بریده

هدیۀ مادران شان شوند

 

بیدار شو ای خواهر

بپا خیز ،ای مادر

تا   دیگر، دخترک ده ساله  ات

آهنگ {آهسته بروی} }خود نشنود

 

بیدار شو ای خواهر ومگذار تا باز هم

شلاق سیلی زمان

روح لطیفت را نوازشگر باشد

 

بیدار شو ای زن

و با بیداری ات ،پسرت را هم، تکانی ده

به شو هرت التماس کن

به دستان پدرت ،بوسه زن

و فریاد کن

 

ای به جان هم افتادگان !

ای در دام تبعیض  نژادی گیر ماندگان !

ای جدا جدا شدگان

دشمن از راه میرسد

با چال های نو

با کارد های تیز

وقصد تاراج وطنت کرده اند.

 

فریاد کن ای خواهر و بگو

دشمن تو طالب نیست

این مو ژولیدگان

واین پا برهنه گان هم

چون تو فریب خورده گانند

 

به تو زهر تفرقه نو شانده اند

به او شهد اسلام چشانده اند

به او راه دروغین جنت ،نشانداده

ترا از شراب قدرت مست کرده

 

فریاد کن ای مادر

و به اولاد وطن بگو :

دشمنا ن تان، در کاخ ها نشسته

و جام هایشانرا درجشن برادر کشی تان،بلند میکنند

وبر جهالت شما قهقه میزنند

 

 

به پا خیز ای مادر

بیدار شو ای زن

و با صدای بلند داد زن :

 

ای به جان هم افتادگان

ای جدا ،جدا شدگان

یکی شوید

 

یکی شوید

که دشمن قصد بد نامی دین

و قصد  تاراج  وطنت کرده است

 

برخیز ای زن و

متحدانه در نبرد زندگی سهم گیر

 

وحد ت را از خدا و از فرزندانت گدایی کن

و سرانجام بگو:

ما اگر ما شویم

نه نیرنگ انگلیس را جایی است و

نه شیطان بزرگ را مقامی

 

جرمنی سال 2007

 

 

 


March 31st, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان